کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حال و طرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
با حال
لهجه و گویش تهرانی
جالب،جانانه
-
بد حال
لهجه و گویش تهرانی
ناخوش
-
حال ،()آمدن
لهجه و گویش تهرانی
کمی چاق
-
حال دادن
لهجه و گویش تهرانی
کسی را خوشحال کردن
-
حال کردن
لهجه و گویش تهرانی
کیف کردن
-
حال گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
تو ذوق کسی زدن
-
حال ندار
لهجه و گویش تهرانی
بیمار
-
حالگیری
لهجه و گویش تهرانی
اذیت کردن
-
ضد حال
لهجه و گویش تهرانی
موجبات اذیت
-
عرض حال
لهجه و گویش تهرانی
شکایت
-
ضد حال،()زدن
لهجه و گویش تهرانی
حال کسی را گرفتن ،خوشی کسی را بهم زدن
-
از دو سال پیش (/ پیرارسال) تا به حال، او را ندیدهام (/ دو سال است که او را ندیده ام).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: az do sâl piš tâ hat nun-em nediya. طاری: do sal piš tâ hatun, e-m nediya. طامه ای: do sal piš tâ hâlâ, nuhun-om nadiye. طرقی: perâr tâ hatu, e-m nediya. کشه ای: do sâl-a go e-m nediya. نطنزی: do sâl piš tâ hat non-om nediya.