کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حوس جمع،حواس جمعی
لهجه و گویش تهرانی
دقیق/ حسابگری
-
جستوجو در متن
-
زِمِّلهزو
لهجه و گویش بختیاری
zemmelazu نام نوعى بازى جمعى.
-
دوره کردن
لهجه و گویش تهرانی
کسی را دسته جمعی به کاری مجبور کردن
-
توپ چُو
لهجه و گویش بختیاری
tup-ču نوعى بازى جمعى که ابزار آن توپ و چوب است.
-
سَلار،سالار
لهجه و گویش تهرانی
نفر اول در بازیهای دستهجمعی .کاپیتان
-
وَشُوْر
لهجه و گویش گنابادی
washouwr در گویش گنابادی یعنی شورش کردن گروهی ، اغتشاش ، حمله کردن جمعی
-
لوطی خور کردن/شدن
لهجه و گویش تهرانی
مال دیگران را تقسیم و خرج عیاشی دسته جمعی کردن
-
تپیدَن
لهجه و گویش بختیاری
tapidan 1. با فشار خود را در جمعى جاى دادن؛ 2. از شکاف کوچکى خود را به زحمت گذراندن.
-
چِلْ
لهجه و گویش گنابادی
chel در گویش گنابادی یعنی عدد چهل ، هورا کشیدن ، فرمانی برای شادی کردن و ابراز خوشحالی جمعی
-
رقسِ چوپّى
لهجه و گویش بختیاری
raqs-e čuppi رقص چوپى، نوعى رقص جمعى(تعدادى زن و مرد با گرفتن دستیکدیگر دایرهاى تشکیل مىدهند و یکنفر نیز به نام سرچوپى در جلو رقص رارهبرى مىکند. در رقص چوپى نفرهاىاول و آخر در دست آزاد خود دستمالدارند).