کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جل
لهجه و گویش تهرانی
جلی، چرم لیفه، چرم لیوه
-
جل
لهجه و گویش گنابادی
jol در گویش گنابادی به مدفوع گوسفند جل گویند ، خورجین و پالان الاغ را هم جل گویند.
-
واژههای مشابه
-
جَلَ
لهجه و گویش گنابادی
jala در گویش گنابادی یعنی تگرگ
-
جُل
لهجه و گویش بختیاری
jol 1. لحاف، رختخواب؛ 2. پلاس.
-
جَل
لهجه و گویش بختیاری
jal زود، چابک jal biyâ>:زود بیا> .
-
جُل
لهجه و گویش تهرانی
لباس/پارچه کهنه، پارچه زیر پالان،پلاس
-
جُل جُل زدن
لهجه و گویش تهرانی
جوش و حرکت بچه یا جوجه (مثلا به سمت غذا)
-
جُل جُل کردن
لهجه و گویش تهرانی
جنیدن، جُل زدن، جوش و جلا
-
جُل جا
لهجه و گویش بختیاری
jol-jâ رختخواب.
-
جُلِّ خر
لهجه و گویش بختیاری
joll-e xar پالانِ الاغ.
-
جُل شال
لهجه و گویش بختیاری
jol-šâl پوششى پشمى به اندازه رختخوابپیچ کهپشت اسب اندازند.
-
آسمون جُل
لهجه و گویش تهرانی
بی سر پناه،فقیر،لات، بی سر وپا
-
زیر جُل
لهجه و گویش تهرانی
پارچهای که زیر جل میاندازند.
-
جُلّ سگ
لهجه و گویش تهرانی
لباس و پارچه بی ارزش و بد قواره