کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جر زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جَرّ
لهجه و گویش بختیاری
jarr 1. مقاوم؛ 2. لاستیکمانند، چرم تابیده،پوست سر گاو را که سوراخهاى زیاد داردو نامرغوب است پس از دباغى مىتابند وبراى وصل گاوآهن به یوغ بهکار برند yo ؛3. دعوا، کشمکش jarr kâštan>:کشمکش کردن، دعوا راه انداختن> .
-
جَرّ
لهجه و گویش تهرانی
جنگ ،دعوا
-
جِرّ
لهجه و گویش تهرانی
پاره
-
جِرّ جِرّ
لهجه و گویش تهرانی
پاره پاره، جرجر کردن
-
جَر جَر
لهجه و گویش تهرانی
تند تند،باران تند
-
جِرّ و وا جِرّ،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
پاره پاره،پاره کردن با صدا
-
جَر دادن
لهجه و گویش بختیاری
jar dâdan پیچاندن، تاب دادن.
-
جرّ کاشتن
لهجه و گویش بختیاری
jarr kâštan جدال کردن، مشاجره کردن.
-
نِکُّ جِرّ
لهجه و گویش بختیاری
nekk-o-jerr هِن و هِن.
-
جِّر خوردن
لهجه و گویش تهرانی
پاره شدن در اثر زور .، پاره کردن
-
لِنگ جِر دادن
لهجه و گویش تهرانی
با کسی سخت برخورد کردن
-
جِرّ،()دادن،()خوردن
لهجه و گویش تهرانی
پاره شدن/کردن
-
جَر و مَنجر
لهجه و گویش تهرانی
مرافعه
-
سرجهاز(ی)،جر و جهاز
لهجه و گویش تهرانی
جهاز،غلام و کنیزی که با جهاز دختر می فرستادند
-
جُل و جهاز،جَر و جهاز
لهجه و گویش تهرانی
جهیزیه،وسایل