کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جدا نمودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جدا کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: viyâ bekeri طاری: veyâ vâkard(mun) طامه ای: veɹâ kardan طرقی: vöyâ vâkardmun کشه ای: viyâ vâkardmun نطنزی: viyâ kardan
-
آب و دان جدا،()شدن
لهجه و گویش تهرانی
ترکیب بهم خورده
-
جستوجو در متن
-
نمودن
لهجه و گویش تهرانی
گادن
-
تار کردن
لهجه و گویش تهرانی
متفرق نمودن
-
تاروندن
لهجه و گویش تهرانی
متفرق نمودن، بیرون راندن
-
چیوندن
لهجه و گویش تهرانی
گنجاندن، داخل نمودن، فشردن
-
حاشا کردن
لهجه و گویش تهرانی
انکار نمودن
-
خبر کردن
لهجه و گویش تهرانی
دعوت نمودن
-
قُرص کردن
لهجه و گویش تهرانی
استوار نمودن
-
گل مالی
لهجه و گویش تهرانی
آلوده نمودن به گل
-
کَندن
لهجه و گویش تهرانی
حفر نمودن، چاله ایجاد کردن
-
از صرافت افتادن
لهجه و گویش تهرانی
از تصمیم عدول نمودن، سست شدن در کار
-
بالا رفتن ، بالا کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
پول و ثروت کسی را تصاحب نمودن
-
بوجیندن
لهجه و گویش تهرانی
تمیز کردن غلات، جدا نمودن ناخالصی