کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جای ماندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جای سنگین
لهجه و گویش تهرانی
حمام ،ساختمان کهنه،زیر درخت گردوکه خوابیدن منع دارد و محل پری است
-
جای ارزن،()انداختن
لهجه و گویش تهرانی
کنایه از اینکه جا نیست
-
سوزن انداز،جای ()ندارد
لهجه و گویش تهرانی
جای حرکت
-
جای دوست ودشمن نشان دادن
لهجه و گویش تهرانی
کار عنتر در معرکه
-
اگر به جای آن همه تخمة بوداده مقداری آش خورده بودی، الآن حالت بهتر شده بود.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: aga avaz-e neqza toxma-ye buduwa, iza âš-ed bexardabo, hâled vehdar bo. طاری: age be yâ-ye in hama töma-ye biyowhâtâya, ye poyi âš-ed bexârdabo, had hâled vahdar bo. طامه ای: ege be yâ-ye hame ni tümehâ-ye budâyi, âš-ed boxârdebo, alân hâled...
-
جستوجو در متن
-
مُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
monnan ماندن.
-
ماندن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bemuni طاری: mundan طامه ای: mundan طرقی: mandan کشه ای: mandan نطنزی: mondan
-
دینا مَنّن
لهجه و گویش بختیاری
dinâ mannan عقب ماندن.
-
دولا،()شدن ،()ماندن،کمر()
لهجه و گویش تهرانی
خم شدن
-
لِنگر،() انداختن
لهجه و گویش تهرانی
زیاد ماندن در جائی
-
دُما مَنَّن
لهجه و گویش بختیاری
domâ mannan عقب ماندن.
-
چار شاخ ،()ماندن
لهجه و گویش تهرانی
متعجب
-
خشک زدن
لهجه و گویش تهرانی
بی حرکت ماندن
-
تُرگِلاز بَسَّن
لهجه و گویش بختیاری
torgelâz bassan ردیف شدن، به صف ماندن.