کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جای سپردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جای سنگین
لهجه و گویش تهرانی
حمام ،ساختمان کهنه،زیر درخت گردوکه خوابیدن منع دارد و محل پری است
-
جای ارزن،()انداختن
لهجه و گویش تهرانی
کنایه از اینکه جا نیست
-
سوزن انداز،جای ()ندارد
لهجه و گویش تهرانی
جای حرکت
-
جای دوست ودشمن نشان دادن
لهجه و گویش تهرانی
کار عنتر در معرکه
-
اگر به جای آن همه تخمة بوداده مقداری آش خورده بودی، الآن حالت بهتر شده بود.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: aga avaz-e neqza toxma-ye buduwa, iza âš-ed bexardabo, hâled vehdar bo. طاری: age be yâ-ye in hama töma-ye biyowhâtâya, ye poyi âš-ed bexârdabo, had hâled vahdar bo. طامه ای: ege be yâ-ye hame ni tümehâ-ye budâyi, âš-ed boxârdebo, alân hâled...
-
جستوجو در متن
-
داد
لهجه و گویش گنابادی
dad در گویش گنابادی یعنی فریاد ، نعره زدن ، جیغ ، تحویل ، سپردن ، دادن
-
سپردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bespâri طاری: espârd(mun) طامه ای: sepordan طرقی: sepârdmun کشه ای: espârdmun نطنزی: sepârdan
-
اِسپاردَن
لهجه و گویش بختیاری
espârdan 1. سپردن، تسلیم کردن؛ 2. سفارشکردن، دستور دادن.:espârdom jal biyâ>سفارش کردم زود بیاید>.
-
گور گِرّا کِردن
لهجه و گویش بختیاری
gur-gerrâ kerdan 1. کسى را به خاک سپردن (لفظىتحقیرآمیز و بىادبانه)؛ 2. (کنایى) چیزى را پنهان کردن.
-
نیمَهاى
لهجه و گویش بختیاری
nimai سپردن دام به کسى براى پرورش دادن (تعدادى گوسفند یا گاو را پس از قیمتگذارى و عقد قرارداد براى مدتى معیّن به شخصى مىسپارند و پس از این زمان مجددا آنها را و آنچه تولیدمثل کردهاند ارزیابى کنند و بهاى اولیه را کسر کنند و باقیمانده را بهطور مساوى تقس...