کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توقف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سردم
لهجه و گویش تهرانی
پاتوق، محل توقف
-
هُشَه
لهجه و گویش تهرانی
صدا برای توقف حیوانات
-
عَلاّف گیر شدن
لهجه و گویش تهرانی
به اجبار در شهری یا محلی توقف کردن
-
کُپ کردن
لهجه و گویش تهرانی
توقف ،خوابیدن ،ایستادن ،کمین
-
تاکْتیْک
لهجه و گویش گنابادی
taktik در گویش گنابادی یعنی حرکت و توقف ، شیوه ، روش ، راه
-
وُنِسْتِ
لهجه و گویش گنابادی
waneste در گویش گنابادی یعنی صبر نکنید ، توقف نکنید.
-
پنجه
لهجه و گویش تهرانی
حالت پرنده ، که درحال پرواز کمی توقف کند.
-
فِلْفُوْر
لهجه و گویش گنابادی
felfouwr در گویش گنابادی یعنی فوری ، سریع ، بدون تامل ، بدون توقف ، جَنْگیْ
-
قُفْلیْ
لهجه و گویش گنابادی
ghofli در گویش گنابادی یعنی توقف روی یک فکر یا فعالیت ، تکرار ، انجام مکرر یک کار ارادی یا غیر ارادی
-
وَنِسْتی
لهجه و گویش گنابادی
wanesti در گویش گنابادی یعنی صبر نکن ، توقف نکن ، حامل مفهوم ضمنی ادامه بده.
-
گَه کِردن
لهجه و گویش بختیاری
ga: kerdan سرپیچى از رفتن (اسبها گاهى در ضمن حرکت ناگهان توقف مىکنند و پس از چند دقیقه دوباره به راه خود ادامه مىدهند).
-
گَه گَهاى
لهجه و گویش بختیاری
ga: ga:i 1. اسبى که در ضمن حرکت گاهگاه چند دقیقهاى توقف کند؛ 2. (کنایى) فردى که گهگاه دست از کار بکشد.
-
دِخْمَ
لهجه و گویش گنابادی
dekhma در گویش گنابادی ، زبان گبری ، معادل برزخ در ادیان ابراهیمی است ، محل توقف برای عبور از دنیای فانی به دنیای باقی ، جای تاریک و ترسناک
-
وَگِرِفْتَ
لهجه و گویش گنابادی
wagrefta در گویش گنابادی یعنی بچه حیوان یا انسان را از شیر خوردن گرفتن ، توقف شیر دادن و تغییر غذای کودک یا حیوان را گویند ، قطع کردن چیزی یا کاری که حالت استمرار داشته