کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توت
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tü طاری: tüt طامه ای: tü(y) طرقی: tü کشه ای: tit نطنزی: tüy
-
واژههای مشابه
-
توت پُسْ
لهجه و گویش گنابادی
totpos در گویش گنابادی حشره ای است که در فصل توت آوری درختان توت روی این درخت زندگی میکند و از انگل ها تغذیه میکند و در صورت مواجهه با خطر بوی بد و گندی از خود خارج میکند.
-
توت خُشکه
لهجه و گویش تهرانی
توت خشکانده در آفتاب که با چای میخورند
-
توت صابونی
لهجه و گویش تهرانی
نوعی توت درشت و سفید و براق
-
توت هرات
لهجه و گویش تهرانی
نوعی توت درشت و شیرین
-
جستوجو در متن
-
تیت
لهجه و گویش بختیاری
tit توت.
-
نُقلِ هرات
لهجه و گویش تهرانی
توت هرات
-
کِشْتَ
لهجه و گویش گنابادی
keshta در گویش گنابادی به خشکه و خشک شده میوه هایی چون زردالو و توت و.... گفته میشود.
-
چِرْشُوْ
لهجه و گویش گنابادی
chershouw در گویش گنابادی یعنی شال بزرگ ، پارچه بزرگی که برای تکاندن درخت توت یا درخت میوه در زیر درخت نگه داشته میشود تا با تکاندن درخت میوه درون آن بریزد و جمع شود.چرشو را چهار نفر از چهار طرف باید بگیرند.