کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلۀ لیزری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تَلَه
لهجه و گویش بختیاری
tala تله، دام.
-
تُلَّه
لهجه و گویش بختیاری
tolla کُمبزه، نوعى خربزه محلى.
-
تِلَّه
لهجه و گویش بختیاری
tella 1. شکم؛ 2. دامنه تپه و کوه. divâr tella dâda>:دیوار شکم داده، lâ tella ko:دامنه کوه> .
-
تَلَه
لهجه و گویش بختیاری
ta:la تلخه، گیاهى با برگ پهن و تلخمزه.
-
برف تَلَه
لهجه و گویش بختیاری
barf-tala برفِ در حالِ آب شدن. نیز tella .
-
اِشگَم تِلَّه
لهجه و گویش بختیاری
ešgam-tella کار کردن فقط در ازاى غذا.
-
بادُم تَلَه
لهجه و گویش بختیاری
bâdom ta:la بادام تلخه.
-
تَلَه اِسبیدَه
لهجه و گویش بختیاری
tala esbida دوغاب آرد و نمک که به گاو تازهزا دهند.
-
تِلَّه دادَن
لهجه و گویش بختیاری
tella dâdan شکم دادن دیوار یا سقف.
-
تَلَه سُرَه
لهجه و گویش بختیاری
tala-so:ra تله سرخه، نوعى غذا که با آرد سرخ کرده تهیه کنند.
-
تَلَه مُشگ
لهجه و گویش بختیاری
tala-mošg تله موش.
-
شکم تله،شکم تره،شکم دره
لهجه و گویش تهرانی
بخور و نمیر،کارگری که در برابر خوراک کار میکند،کارمزد خوراکی،غذای اندک،کارگر بی مزد