کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تابه تفته
لهجه و گویش تهرانی
شکنجه در قدیم:رو () نشاندن
-
جستوجو در متن
-
داق
لهجه و گویش بختیاری
dâq 1. داغ؛ 2. نشان، علامتى که با آهن تفته بربدن حیوان پدید آرند.
-
لِلَّ
لهجه و گویش بختیاری
lella 1. داغ، نشان گذاردن روى بدن چهارپایان با آهن تفته. 2. نام شاخه کوچک و نازک و گرهدارى که براى اندازهگیرى مقدار شیر در ظرف در شیروره استفاده مىشود.