کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعلل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
این دست اون دست کردن
لهجه و گویش تهرانی
تعلل
-
دست دست کردن
لهجه و گویش تهرانی
تعلّل
-
پشت هم اندازی
لهجه و گویش تهرانی
اهمال،حقه بازی،تعلل
-
پَلیْچ
لهجه و گویش گنابادی
palich در گویش گنابادی یعنی تعلل ، کوتاهی ، کم کاری
-
لِقْلَقو
لهجه و گویش گنابادی
leghlaghw در گویش گنابادی یعنی آویزن ، اویخته ، با تعلل ، کُند ، دیر جنبین ، خراب راه رفتن و نامتعادل
-
مُوس مُوس
لهجه و گویش گنابادی
mosmos در گویش گنابادی در گویش گنابادی به تعلل کردن در انجام کاری و صبر و تفکر بیش از حد قبل از انجام کار گویند.
-
دِلْ دِلْ
لهجه و گویش گنابادی
deldel در گویش گنابادی یعنی تعلل کردن ، درنگ کردن ، سستی ، تاخیر ، عذر آوردن ، بهانه تراشی برای انجام ندادن