کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعادل عرضه و تقاضا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بی دست و پا
لهجه و گویش تهرانی
بی عرضه
-
دست و پا چُلُفتی
لهجه و گویش تهرانی
بی عرضه
-
دست و پا دار
لهجه و گویش تهرانی
با عرضه
-
تَپه تِرینا
لهجه و گویش تهرانی
بی دست و پا و بی عرضه
-
چُلُفتی
لهجه و گویش تهرانی
خار و خس/بی دست و پا،بی عرضه
-
شُلْ تِمْبوْ
لهجه و گویش گنابادی
sholtembw در گویش گنابادی یعنی کنایه از کسی که بی دست و پا است ، بی عرضه ، سست عنصر
-
بی هُنجُ مُونج
لهجه و گویش گنابادی
bi honjo monj در گویش گنابادی یعنی بی دست و پا ، بی عرضه ، ادم ساکت ، کار نابلد
-
شُرتِمْبُ
لهجه و گویش گنابادی
shortembou در گویش گنابادی یعنی معتل ، آس و پاس ، بی پول و بیکار ، بی عرضه ، دست و پا چُلُفتی ، به کسی گویند که نمیتواند گلیمش را از آب بکشد.
-
یِخْدو
لهجه و گویش گنابادی
yekhdouw در گویش گنابادی به محل ذخیره برف و یخ در زمستان جهت استفاده در تابستان گویند.محلی است شبیه آب انبار که از لحاظ هندسی طوری ساخته شده که با وجود گرمای زیاد تابستان در کویر قادر به محافظت برف و یخ های ذخیره شده در زمستان برای فروش و عرضه به مرد...