کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تر گردیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تُر
لهجه و گویش بختیاری
torr دنبال، پى. inam raft torr-e u>:این هم دنبال او رفت> .
-
تَر
لهجه و گویش بختیاری
tar 1. تر، تازه؛ 2. علوفه تر.
-
تَر
لهجه و گویش بختیاری
ta:r طور، نوع. če ta:ri>:چهطورى؟ چه جورى؟> ، ita:ri>:اینطورى> .
-
تُر،تُر خوردن
لهجه و گویش تهرانی
گشت،گشتن
-
بهار تر
لهجه و گویش تهرانی
پرباران
-
نُقل تر
لهجه و گویش تهرانی
خوردنی ماکول
-
هیزُم تَر
لهجه و گویش تهرانی
جنس نامرغوب
-
تر سال
لهجه و گویش تهرانی
سال بارندگی و نعمت
-
تر وتازه
لهجه و گویش تهرانی
با طراوت
-
تر و تیلی،تر و تیلیس
لهجه و گویش تهرانی
خیس ،چرب ،آبدار
-
به تر بَسّن
لهجه و گویش بختیاری
be tar bassan 1. مدتى زیاد علوفه تازه به چارپایى دادن؛2. کسى را با ترکه تنبیه کردن.
-
لب تر کردن
لهجه و گویش تهرانی
باده نوشیدن ،سخن گفتن،به محض گفتن.
-
مث نُقل تر
لهجه و گویش تهرانی
پر مشتری
-
هِر و تر
لهجه و گویش تهرانی
خنده جلف
-
تر و تمیز
لهجه و گویش تهرانی
پاکیزه