کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخممرغی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کلاه تخم مرغی،تاقیه
لهجه و گویش تهرانی
کلاه نمدی نیمه بیضی
-
تُخم
لهجه و گویش بختیاری
toxm 1. بذر؛ 2. تخم پرندگان؛ 3. بیضه مرد و جانور نر.
-
تخم
لهجه و گویش تهرانی
زاده
-
گو مرغی
لهجه و گویش تهرانی
خاکستری تیره، عبوس و صورت درهم کشیده
-
چینی مرغی
لهجه و گویش تهرانی
نوعی ظرف گران بها که از چین میاوردند
-
قال مرغی
لهجه و گویش تهرانی
قلعه مرغی
-
تخم پرنده
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: toxm طاری: toxm طامه ای: hâ(y) طرقی: toxm کشه ای: toxm نطنزی: toxm
-
تخم (بذر)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tom طاری: töm(a) طامه ای: tüm طرقی: töm / bazr کشه ای: tim نطنزی: tum
-
تخم مرغ
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: toxmorq طاری: tumkarg طامه ای: hâ طرقی: toxm-e karg کشه ای: toxm-e karg نطنزی: toxm-e morq
-
پَمَّه تخم
لهجه و گویش بختیاری
pamma toxm پنبه تخم.
-
اسبیدَه تُخم
لهجه و گویش بختیاری
esbida toxm سفیده تخممرغ.
-
تُخم اِنّاختن
لهجه و گویش بختیاری
toxm ennâxtan 1. بذر افشاندن؛ 2. تولیدمثل کردن.
-
تُخم اِنّاز
لهجه و گویش بختیاری
toxm ennâz 1. بذرافشان؛ 2. پدر.
-
تُخم وَنَّن
لهجه و گویش بختیاری
toxm vannan toxm ennâxtan .
-
تُخم هِشتَن
لهجه و گویش بختیاری
toxm heštan تخم گذاشتن.