کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحريک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تیر کردن
لهجه و گویش تهرانی
کسی را تحریک کردن
-
حالی به حالی، () شدن
لهجه و گویش تهرانی
تحریک شدن
-
شیر کردن، شیرک کردن
لهجه و گویش تهرانی
کسی را تحریک کردن.
-
سیخونک زدن
لهجه و گویش تهرانی
تحریک کردن
-
رگ کردن
لهجه و گویش تهرانی
تحریک جنسی
-
دُش
لهجه و گویش بختیاری
doš تحریک، تشویق.
-
کوک کردن
لهجه و گویش تهرانی
راه انداختن،تحریک کردن
-
شاخ تو جیب گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
تحریک کردن، ترغیب و تهییج نمودن
-
مُخْ مُخَ
لهجه و گویش گنابادی
mokhmokha در گویش گنابادی تحریک شدن ، هانتریک شدن ، وسوسه شدن
-
کُوک،()بودن/شدن/کردن
لهجه و گویش تهرانی
بخیه و کوک لباس،تنظیم،تحریک کردن
-
هانْتِریْک
لهجه و گویش گنابادی
hanterik در گویش گنابادی تحریک ، وسوسه ، مُخْ مُخه
-
پَر دار
لهجه و گویش تهرانی
پولی که در بازی به تبانی برای تحریک دیگران صوری پرداخت کنند
-
وَشُور کِردَن
لهجه و گویش گنابادی
washor kerdan در گویش گنابادی یعنی بحرانی کردن و خراب کردن اوضاع ، عصبانی کردن ، تحریک کردن
-
کیش کردن/ دادن/زدن
لهجه و گویش تهرانی
تحریک /رد کردن حشره،دستور حمله دادن(سگ): کیش کیش ، کیش فیش
-
وُرْ دَمْ دَدَ
لهجه و گویش گنابادی
wardamdada در گویش گنابادی یعنی لو دادن ، راپرت دادن ، گزارش دادن ، جاسوسی ، خبرکشی ، به خطر انداختن ، جلو انداختن کسی برای کاری که راضی نیست ، تحریک کردن ، وسوسه کردن