کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبدیل به یون کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
عَوَض
لهجه و گویش گنابادی
awaz در گویش گنابادی یعنی تغییر ، تحول دادن ، نو کردن و تازه کردن ، تبدیل ، پوشیدن لباس جدید یا لباس دیگر به جای قبلی
-
لُکُّپُلُکْ
لهجه و گویش گنابادی
lokkopolouk در گویش گنابادی یعنی تکه پاره ، قطعه قطعه کردن ، تخریب ، از بین بردن ، منهدم کردن چیزی از روی قصد ، به قطعات کوچک تبدیل کردن
-
هِن(و)هِن، به()افتادن/کردن/زدن
لهجه و گویش تهرانی
به نفس افتادن.
-
از سر وا کردن
لهجه و گویش تهرانی
دست به سر کردن،جواب کردن
-
بند کردن
لهجه و گویش تهرانی
پیله کردن، به کسی بند کردن
-
عاصی ،()شدن/کردن
لهجه و گویش تهرانی
خشمگین،به تنگ آمدن/بیچاره کردن
-
کله کردن
لهجه و گویش تهرانی
دست به سر کردن
-
آلار،آلا
لهجه و گویش تهرانی
شیطنت و خرابکاری ،شر به پا کردن/هوشیار کردن.:آلار ساختن،()درست کردن،()به پا کردن.آلا دادن=هشدار دادن
-
بِدو
لهجه و گویش گنابادی
bedw در گویش گنابادی یعنی به میان ، به وسط ، دو تکه کردن ، نصف کردن
-
وُر کردن
لهجه و گویش بختیاری
vor kerdan 1. نخ را گلوله کردن؛ 2. به نخ کردن دانههاى تسبیح.
-
تا سُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
tâsonnan خفه کردن، فشردن گلو به قصدِ خفه کردن.
-
سر به نیست کردن /شدن
لهجه و گویش تهرانی
نابود کردن/شدن
-
دست به سر ،() کردن
لهجه و گویش تهرانی
رد کردن کسی
-
دک کردن
لهجه و گویش تهرانی
رد کردن ،دست به سرکردن
-
دوره کردن
لهجه و گویش تهرانی
کسی را دسته جمعی به کاری مجبور کردن