کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تازه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تازَه
لهجه و گویش بختیاری
tâza تازه.
-
تازَه اَروس
لهجه و گویش بختیاری
tâza-arus تازه عروس.
-
تازه داماد
لهجه و گویش تهرانی
نوداماد
-
تازه عروس
لهجه و گویش تهرانی
نوعروس
-
تازه کار
لهجه و گویش تهرانی
کم تجربه
-
تازه مرده
لهجه و گویش تهرانی
تازه درگذشته
-
تازه خوابیده بودم که مرا صدا کردی .
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tâza behottabâɂun ke men-ed vâǰ ka. طاری: tâǰa behottaboyun go mun-ed vâǰ ka. طامه ای: tâza viyotebeɹon ke mun-ed vâǰ ka. طرقی: tâza behotaboyo, to mon-ed vâǰ ka. /tâza behotaboyo, vâǰ-ed kardo. کشه ای: tâza behotteboyo ke mun-ed vâǰ ka. نطن...
-
جستوجو در متن
-
در کردن
لهجه و گویش تهرانی
ول کردن،بلا اثر کردن،منفجر کردن،شلیک کردن
-
بُر کردن
لهجه و گویش تهرانی
گُل کردن، گرفتن کاسبی،جلوه کردن، رشد کردن
-
وُلا کردن
لهجه و گویش بختیاری
volâ kerdan ولو کردن، پهن کردن، پراکنده کردن.
-
سیل /سی /سیر کردن
لهجه و گویش تهرانی
تماشا کردن،سیر کردن،سفر کردن
-
آهک کردن
لهجه و گویش تهرانی
پیر کردن، مریض کردن.
-
کردن
لهجه و گویش بختیاری
kerdan کردن، انجام دادن.
-
تُخس کردن
لهجه و گویش تهرانی
پخش کردن،قسمت کردن