کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاریخ آغاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چله ،()تابستان ،()زمستان
لهجه و گویش تهرانی
آغاز شدت گرما / سرما
-
پیشبَرگ
لهجه و گویش تهرانی
آغاز کننده بازی گَنجَفه، آنکه دست اول را دارد.
-
کِلِّ
لهجه و گویش گنابادی
kelle در گویش گنابادی یعنی سر ، ابتدا ، آغاز ، اول
-
سَرْ
لهجه و گویش گنابادی
sar در گویش گنابادی یعنی ابتدا ، آغاز ، سرآغاز
-
گل هسرتى
لهجه و گویش بختیاری
gol-e hasrati گل حسرتى، نام گلى خودرو که در آغاز بهار و پایان پاییز مىروید.
-
اَلَسْ
لهجه و گویش گنابادی
alas در گویش گنابادی یعنی ابتدا ، آغازین ، در گبری یعنی روز خلقت و ورود در دنیا (الس و الخ یعنی آغاز و پایان).
-
اَلَخْ
لهجه و گویش گنابادی
alakh در گویش گنابادی یعنی نابودی ، سرنگونی ، عذاب ، این واژه گبری است و در گبری به معنای آخر الزمان میباشد.در گبری معتقد بودند آخر الزمان هر کس با مرگ او و پای نهادنش در دنیای دیگر پس از مرگ و با تناسخ در دنیای ابدی آغاز میگردد.
-
بَد بَده
لهجه و گویش بختیاری
bad bada 1. بلدرچین؛ 2. نام پرندهاى به اندازه گنجشک که زیر شکمش زرد رنگ است. (این پرنده هنگام خواندن، در آغاز دو تاسه بار مىگوید «بدبده» و سپس اصوات دیگرى به آن مىافزاید. در فرهنگ عامیانه چنین رایج است که این پرنده مىگوید:"bad bada bad bada ez mo bad...