کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاب و دَوَل دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تاب خوردن
لهجه و گویش تهرانی
گردیدن،گشتن
-
تاب وتفصیل
لهجه و گویش تهرانی
شرح مُفَصَل
-
تون تاب،تونتاب
لهجه و گویش تهرانی
آتش انداز: اداره کننده تنور نانوائی سنگکی،کوره چی حمام
-
واژههای همآوا
-
تاب و دَوَل،()دادن
لهجه و گویش تهرانی
طول،طول دادن،به تعویق انداختن
-
جستوجو در متن
-
دَوَل دادن
لهجه و گویش تهرانی
به تعویق انداختن
-
دروغ و دَنگَل
لهجه و گویش تهرانی
دروغ و دَوَل
-
وَرْتُو
لهجه و گویش گنابادی
wartouw در گویش گنابادی یعنی کج کردن ، تاب دادن چیزی با دست یا بر اثر ضربه و برخورد ، به تو ، به شما ، خراب کردن چیزی
-
لِفت و لعاب دادن
لهجه و گویش تهرانی
حرارت دادن،تفصیل دادن
-
کش و قوس،()رفتن/دادن
لهجه و گویش تهرانی
خمیازه/طول و تفصیل
-
دل دادن
لهجه و گویش تهرانی
انحنا و کجی دیوار، شکم دادن
-
ورز دادن
لهجه و گویش تهرانی
مالش دادن خمیر و گِل تا ورآید .
-
گِلُنْدَ
لهجه و گویش گنابادی
gelounda در گویش گنابادی یعنی گرداندن ، چرخاندن ، چرخش ، روی زمین دور دادن و حرکت دادن
-
بیْمُوْچَکْ
لهجه و گویش گنابادی
bimowchak در گویش گنابادی یعنی قایمکی و پنهانی انجام دادن کاری ، مخفیانه انجام دادن کاری