کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تابیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تُرنَه
لهجه و گویش بختیاری
torna طُرّه، موى تابیده کنار صورت بانوان که بیرون از چارقد است.
-
تُوودار
لهجه و گویش بختیاری
tow-dâr 1. تبدار؛ 2. تابدار، تابیده شده.
-
بند انداختن،بنداندازی،بند اندازون.
لهجه و گویش تهرانی
گرفتن موهای صورت با دو نخ بهم تابیده
-
گلابتون
لهجه و گویش تهرانی
قیطان تابیده که در آن زری طلا بکار رفته باشد.
-
تورنا،تُرنا
لهجه و گویش تهرانی
لنگ یا پارچه تابیده که بعنوان شلاق هم استفاده میشده
-
پَرک
لهجه و گویش بختیاری
park نخِ پرک (نخ پنبهاى تابیده به ضخامتِ یک میلیمتر).
-
سبیل دم عقربی
لهجه و گویش تهرانی
دارای دوسیبیل کلفت تابیده مانند دم عقرب
-
بورَه
لهجه و گویش بختیاری
bura نام نوعى بافتنى که از نخِ پرکِ تابیده مانندجاجیم بافته مىشود و از آن بهعنوانسفره خمیر، توبره، جوال کاه و مانند آناستفاده مىشود.
-
آجیده،آج، آژده (سوزن زده) ،آج(زبری سوهان)، عاج (لاستیک)،آجیه(بخیه)
لهجه و گویش تهرانی
پنبهدوزی، بخیه درشت،تخت کفش و گیوه دارای گلچه سوزن دوزی شده با نخ تابیده ،برجستگی،گُل،دندانه
-
اُرُسى آجدار
لهجه و گویش بختیاری
orosi âjdâr نوعى کفش چرمى [کف آن را کوکهاىبسیار نزدیک به هم با نخ تابیده ضخیم مىزنند بهطورى که قطر تخت کفشحدود سه میلىمتر افزایش مىیابد و بردوام کفش مىافزاید.]
-
جَرّ
لهجه و گویش بختیاری
jarr 1. مقاوم؛ 2. لاستیکمانند، چرم تابیده،پوست سر گاو را که سوراخهاى زیاد داردو نامرغوب است پس از دباغى مىتابند وبراى وصل گاوآهن به یوغ بهکار برند yo ؛3. دعوا، کشمکش jarr kâštan>:کشمکش کردن، دعوا راه انداختن> .