کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بینی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آب بینی
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: čolm طاری: lunǰ طامه ای: lonǰ /ov-e damâq طرقی: lonǰ کشه ای: ov-e domâq نطنزی: lonǰ / čolm
-
بِینى بِینُالله
لهجه و گویش بختیاری
beyni beynollâ خدا وکیلى، انصافا.
-
آینه بینی
لهجه و گویش تهرانی
کارآینه بین
-
نوکِ بینی
لهجه و گویش تهرانی
فاصله نزدیک
-
سوزن نگیندار بینی
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ---------- طاری: ----------- طامه ای: ------------- طرقی: ----------- کشه ای: ----------- نطنزی: --------
-
جستوجو در متن
-
حب درست کردن
لهجه و گویش تهرانی
انگشت در بینی کردن
-
فین ،فین کردن
لهجه و گویش تهرانی
باد را با فشار از بینی بیرون کردن
-
فِشْ
لهجه و گویش گنابادی
fesh در گویش گنابادی یعنی خِلْ ، آب بینی ، خالی کردن آب بینی با دمیدن نفس در بینی
-
سَق زدن
لهجه و گویش تهرانی
با بی میلی خوردن،خوردن (نان و چیز های سفت)/پیشبینی بد کردن
-
چَخُوْیی
لهجه و گویش گنابادی
chakhouwyi در گویش گنابادی چاه کنی ، حفاری ، خالی کردن بینی با فرو بردن انگشت در بینی ، حفر قنات
-
هفت سوراخ
لهجه و گویش تهرانی
منافذ بدن (دهان،بینی،دو گوش،دوچشم و ...)،جای مخفی:()قایم کردن.
-
دِسْمالْ
لهجه و گویش گنابادی
desmal در گویش گنابادی یعنی دست زده شده ، گاییده شده ، استفاده شده ، پارچه ای که در جیب به عنوان عرق چین و خشک کردن صورت و پاک کردن بینی استفاده میکنند.
-
بِه چَش کردن
لهجه و گویش گنابادی
be chash kerdan این واژه در گویش گنابادی با تلفظ (bechash)به معنای چشم زخم زدن ، شوری چشم ، بدشگونی و شومی نگاه به کار میرود. مردم گناباد از گذشته های دور اعتقاد تامه ای به شومی نگاه از روی بدخواهی داشته اند و معتقد بوده اند که برخی افراد با نگاه خاص...