کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیش دان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کم و بیش
لهجه و گویش تهرانی
تقریبا
-
تابستان گرمترین فصل سال است (/ در تابستان گرما بیش از فصل های دیگر است).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tâbessun garmtarin fasl-e sâl-a. طاری: tâbassun garmtarin fasl-e sal-a. طامه ای: tâbessun garmâ viš-e faslâ-ye ebi-ye (/-ya). طرقی: tâbassun garmtarin fasl-e sal-a. کشه ای: tâbassun garmtarin fasl-e sâl-a. نطنزی: tâbessun garmtar az faslâ-ye...
-
جستوجو در متن
-
دان
لهجه و گویش تهرانی
دانه
-
بچه دون
لهجه و گویش تهرانی
رحم ،بچه دان
-
دان زد
لهجه و گویش تهرانی
کفتری که زیاد خورده
-
مفتخور ،مفت خود دان
لهجه و گویش تهرانی
انگل ،کلاش
-
نجویده قورت دان
لهجه و گویش تهرانی
تامل نکردن
-
جیک دون
لهجه و گویش تهرانی
چینه دان
-
چیلیکدون
لهجه و گویش تهرانی
سنگ دان مرغ
-
چینه دون، چلیک دون
لهجه و گویش تهرانی
چینه دان
-
حپه کردن
لهجه و گویش تهرانی
دان کردن
-
سوخت دان
لهجه و گویش تهرانی
انبار سوخت نانوائی
-
کِرْنُوْ
لهجه و گویش گنابادی
kernouw در گویش گنابادی یعنی ذغال دان ، ظرف نگهداری ذغال
-
بِیُه بِیُه
لهجه و گویش تهرانی
صدا کردن مرغ و کبوتر برای دان دادن