کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیشآبیاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آبیاری کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: behenǰi طاری: het(mun) طامه ای: hetan طرقی: hitmun کشه ای: hitmun نطنزی: henǰâɂan
-
کم و بیش
لهجه و گویش تهرانی
تقریبا
-
تابستان گرمترین فصل سال است (/ در تابستان گرما بیش از فصل های دیگر است).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tâbessun garmtarin fasl-e sâl-a. طاری: tâbassun garmtarin fasl-e sal-a. طامه ای: tâbessun garmâ viš-e faslâ-ye ebi-ye (/-ya). طرقی: tâbassun garmtarin fasl-e sal-a. کشه ای: tâbassun garmtarin fasl-e sâl-a. نطنزی: tâbessun garmtar az faslâ-ye...
-
جستوجو در متن
-
اُوویارى کِردن
لهجه و گویش بختیاری
owyâri kerdan آبیارى کردن.
-
اُوویار
لهجه و گویش بختیاری
owyâr آبیار، کسى که زمین را آبیارى کند.
-
شوونَم
لهجه و گویش بختیاری
šow-nam شبنم، زمین آبیارى شده در شب.
-
مادی
لهجه و گویش تهرانی
نهر بزرگ،نهر آبیاری
-
یخاب،()دادن
لهجه و گویش تهرانی
آبیاری در زمستان برای کشتن تخم حشرات
-
سَل(ه)،()بستن
لهجه و گویش تهرانی
رویه،خاک سفت روی زمین کشاورزی پس از آبیاری
-
هَقّووَه
لهجه و گویش بختیاری
haqqowa حقِ آب، نوبتِ گرفتن آب براى آبیارى زمین کشاورزى.
-
رُنگ
لهجه و گویش تهرانی
جوی کنار کشتزار ، لای آب پس از سیلاب و آبیاری ، آب گلآلود .
-
اُوْگِرْدو
لهجه و گویش گنابادی
ouwgerdw در گویش گنابادی یعنی ملاقه ، قاشق بزرگ ، پایان زمان آبیاری زمین و قطع آب جهت انتقال به زمین یا باغ دیگر
-
بَرق یا بَرِقْ
لهجه و گویش گنابادی
bargh or baregh در گویش گنابادی تکه ای فلزی یا چوبی به شکل دری کوچک است که جلوی ورودی جوی آب ، در دم باغ ها و زمینها داخل یک چهارچوب قرار میگیرد و مانع ورود و خروج آب میگردد و در هنگام نیاز به آبیاری برداشته شده و بعد دوباره در جای خود قرار میگیرد و ...