کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیرون شهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیرون رَوِش،بیرون رَوی
لهجه و گویش تهرانی
اسهال
-
برون (بیرون)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bar طاری: bar طامه ای: bar طرقی: bar کشه ای: bar نطنزی: bar
-
بیرون رُووى
لهجه و گویش بختیاری
birun rowi بیرونروى، اسهال.
-
دستش از گور بیرون است
لهجه و گویش تهرانی
ناراحتی مرده از کسی
-
دل و جگر را بیرون ریختن
لهجه و گویش تهرانی
داغون کردن
-
دیروز با خانواده به دشت (/ صحرا / بیرون / باغ) رفتیم.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: hezze xo vačahâ bešdima dašd. طاری: heze xo kiyavâda bešoyim sahrâ. طامه ای: hezze xânevâdegi bošeɹim (/ bošeɂim) raz. طرقی: hezze xoye kiyavâda bešoyim dašd. کشه ای: hezze xo xânevâda bešoyim bar. نطنزی: hezze bâ kiyavâda bašoyim dašt.
-
شنیدهام که تو را از خانه بیرون کردهاند.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bemešnofta to-šun kiya-de bar karda. طاری: âremaynâɂa kiya-šun-vâ bar kardaɂe. /âremaynâɂa to-šun kiya-vâ bar karda. طامه ای: bomašnofte ke to-šun keɹa-de bar karde. طرقی: ârominǰâɂa kiya-de bar-šu kardaɂe. کشه ای: bemešnofta to-šu(n) kiya-d...
-
پا تو کفش کسی کردن/از کفش کسی بیرون آوردن
لهجه و گویش تهرانی
دخالت در کار کسی/عدم مداخله
-
جستوجو در متن
-
وَن به وَن
لهجه و گویش بختیاری
van-be-van منزل به منزل، شهر به شهر.
-
قُرا به قُرا
لهجه و گویش بختیاری
qorâ be qorâ منزل به منزل، ده به ده، شهر به شهر.
-
شَر
لهجه و گویش بختیاری
ša:r شهر.
-
شهر هرت
لهجه و گویش تهرانی
محل بیقانون
-
شهرفرنگی
لهجه و گویش تهرانی
متصدی دوره گرد شهر فرنگ
-
غور
لهجه و گویش گنابادی
ghouwr شهر باستانی غور که خرابه های آن در ده کیلومتری گناباد واقع است و این شهر هم در زیر خاک مدفون میباشد.دلیل نابودی این شهر در دست نیست ولی احتمال آن میرود که در یک جنگ نابود شده است.