کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیخ کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیخ زِمین
لهجه و گویش بختیاری
bix zemin هویج ایرانى، زردک.
-
بیخ جستن
لهجه و گویش تهرانی
آب یا غذا در گلو پریدن
-
بیخ خِر
لهجه و گویش تهرانی
حلق،خرخره
-
بیخ دیواری
لهجه و گویش تهرانی
سکه را پای دیوار می اندازند،سکه نزدیک تر به دیوار برنده است. لیس پس لیس
-
بیخ گوش
لهجه و گویش تهرانی
خیلی نزدیک
-
بیخ گوشی
لهجه و گویش تهرانی
سیلی
-
تا بیخ
لهجه و گویش تهرانی
تا ته
-
بیخ و بُنه
لهجه و گویش تهرانی
اصل ،ریشه
-
خِفت،بیخ خِفت
لهجه و گویش تهرانی
زیر گلو
-
خِر گرفتن، بیخ خِر گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
یخه کسی را گرفتن
-
جستوجو در متن
-
تِمْبُونْدَن
لهجه و گویش گنابادی
tembondan در گویش گنابادی یعنی خراب کرده ، آوار کردن ، ویران کردن از بیخ و بُن
-
گوشت به ناخون کردن
لهجه و گویش بختیاری
gušt be nâxun kerdan ناخن را از بیخ گرفتن.