کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بند نهادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بَند
لهجه و گویش گنابادی
band در گویش گنابادی به معنای گیر کردن ، آویزان ماندن ، وابستگی به چیزی یا کسی ، بستن و پر شدن مجرا میباشد.
-
بند بند
لهجه و گویش تهرانی
اجزا بدن: بند بند تنش لرزید.
-
باره بند ،بهار بند
لهجه و گویش تهرانی
سر طویله
-
بند تنبان،بند تنبون،بند تمبون
لهجه و گویش تهرانی
بند شلوار
-
بند انداختن،بنداندازی،بند اندازون.
لهجه و گویش تهرانی
گرفتن موهای صورت با دو نخ بهم تابیده
-
وَهَم بَند
لهجه و گویش گنابادی
waham band در گویش گنابادی یعنی خفه شو ، چیزی نگو ، سکوت کن ، دهانت را ببند.
-
بند انگشت
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: band-e angošt طاری: band-e angošt طامه ای: band-e angošt طرقی: band-e angošt کشه ای: band-e angošt نطنزی: bend-e ongušt
-
بند شلوار
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bandtammun طاری: keš-e šarvâr طامه ای: band-e tomun طرقی: band-e šalvâr کشه ای: band-e tomun نطنزی: band-e šalvâr
-
باد بند
لهجه و گویش تهرانی
مهار تیرآهن در ساختمان
-
بخت بند
لهجه و گویش تهرانی
دعایی که بخت کسی را ببندد
-
بند انداز
لهجه و گویش تهرانی
کسی که بند می اندازد
-
بند آمدن
لهجه و گویش تهرانی
قطع شدن جریان، قطع آب، سد شدن
-
بند بودن
لهجه و گویش تهرانی
پشتوانه داشتن:سرش()، دستش به جایی بنده
-
بند دل
لهجه و گویش تهرانی
احشاء،رگ دل
-
بند زده
لهجه و گویش تهرانی
چینی شکسته و تعمیر شده،ناسالم