کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسیار خرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خرد و خاکشی
لهجه و گویش تهرانی
خرد شده ،شکسته
-
هیردِ هَلون
لهجه و گویش بختیاری
hird-e halun خرد و خمیر، کاملاً خرد شده.
-
پشیز
لهجه و گویش تهرانی
پول خرد
-
اِنجه،غِنجه،چنجه،کنجه
لهجه و گویش تهرانی
خرد ،ریزریز.
-
انجیدن
لهجه و گویش تهرانی
خرد کردن ،ریزریز کردن.
-
دَله دزدی
لهجه و گویش تهرانی
دزدی اشیا خرد
-
خیرد
لهجه و گویش بختیاری
xird خرد، کوچک.
-
پول پول
لهجه و گویش تهرانی
خرد شده
-
پول خرد
لهجه و گویش تهرانی
سکه های کم ارزش
-
قیمه، قورمه
لهجه و گویش تهرانی
کنجه،گوشت خرد شده
-
لُکْ
لهجه و گویش گنابادی
lok در گویش گنابادی یعنی تکه ، قطعه ، خرد کردن
-
جُلّیْس
لهجه و گویش گنابادی
jollis در گویش گنابادی یعنی کوچک ، خرد ، کوتاه قد ، ناچیز
-
تیلیت
لهجه و گویش بختیاری
tilit تریت، نان خرد شده درون آبگوشت.
-
اُستخون خرد کردن
لهجه و گویش تهرانی
زحمت زیاد کشیدن ،دود چراغ خوردن
-
خورد خاکشیر،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
خرد و متلاشی کردن