کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسته شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بسته شدن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: darbandiyi طاری: hâbandiyây(mun) طامه ای: hebandiyâɂan طرقی: hâbandiyâmun کشه ای: hâbassi beboymun نطنزی: hâbandeniyâɂan
-
واژههای مشابه
-
زبون بَسته
لهجه و گویش تهرانی
بیزبان،مورد ترحم،بیگناه
-
زَغَره،()بسته
لهجه و گویش تهرانی
رویه زخم یا کچلی،کبره، پینه،کثیف،چرک
-
چشم بسته
لهجه و گویش تهرانی
ندیده،قبول بدون شرط،بدون آگاهی
-
کارتُنَک بسته
لهجه و گویش تهرانی
تارعنکبوت بسته،قدیمی و کثیف
-
کِبره،کپره،کَبَره،()بسته
لهجه و گویش تهرانی
چرک ،پینه، رویه زخم،پینه دار
-
جستوجو در متن
-
کُم کردن
لهجه و گویش بختیاری
kom kerdan تاول زدن دهان اسب بر اثر عصبى شدن (اگر به یکى از دو اسب در کنار هم بسته شده جو دهند و به دیگرى ندهند، آنکه محروم از خوردن بوده عصبى مىشود و دهانش تاول مىزند و از خوراک مىافتد. براى بهبود حال چنین اسبى به او جو و کشمش دهند و اگر خوب نشد تاو...