کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بساط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بساط
لهجه و گویش تهرانی
گستردنی /وسایل (فرش، سرمایه، دستگاه،زندگی،فسق)
-
واژههای مشابه
-
آه در بساط نداشتن
لهجه و گویش تهرانی
فقیر بودن
-
بساط را جمع کردن
لهجه و گویش تهرانی
برچیدن
-
بساط راه انداختن
لهجه و گویش تهرانی
معرکه برپا کردن:عجب بساطی است!
-
بساط ولو بودن/کردن
لهجه و گویش تهرانی
پهن بودن بساط
-
بند و بساط
لهجه و گویش تهرانی
مایملک،وسایل کار
-
جستوجو در متن
-
جُل و جَنبیل/جَمبیل
لهجه و گویش تهرانی
بساط،وسایل
-
تخت پوست
لهجه و گویش تهرانی
زیرانداز پوستی،بساط درویشی
-
کشکول گدایی
لهجه و گویش تهرانی
بساط درویشی /گدایی
-
کاسه و کوزه
لهجه و گویش تهرانی
بساط قمار که پول را در کوزه میریختند
-
جُل و پَلاس
لهجه و گویش تهرانی
وسائل،بساط مختصر زندگی: جل و پلاست را جمع کن!
-
قُبُل و مَنقَل
لهجه و گویش تهرانی
خرجین جای چای و قلیان روی اسب ،وسایل مسافرت،اسباب و وسایل،بساط سفر