کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بر خر خود سوار شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بَر
لهجه و گویش بختیاری
ba:r بهر، سهم، قسمت.
-
بِرّ
لهجه و گویش بختیاری
berr اَلکن، داراى لُکنت زبان.
-
بُرّ
لهجه و گویش بختیاری
borr 1. رج (در قالىبافى). نیز tap ؛ 2. گروه، دسته.
-
بَر
لهجه و گویش تهرانی
پهلو،مجاور()خیابان،()کوچه،()جاده
-
بُر
لهجه و گویش تهرانی
گروه،دسته،گله، گُر:یک ’بر آدم
-
خُسور بِرَّ
لهجه و گویش گنابادی
khosorberra در گویش گنابادی یعنی برادر زن
-
بَرّ گِرفتن
لهجه و گویش بختیاری
barr gereftan جفتگیرى کردن گوسفندان.
-
بُر زدن
لهجه و گویش تهرانی
بهم زدن ورق بازی،مخلوط کردن
-
بَر فور
لهجه و گویش تهرانی
فوری
-
بُر کردن
لهجه و گویش تهرانی
گُل کردن، گرفتن کاسبی،جلوه کردن، رشد کردن
-
راه بُر
لهجه و گویش تهرانی
راهزن
-
مُفت بر
لهجه و گویش تهرانی
قمارباز متقلب،زرنگ و گول زن،کلاش
-
قن بُر
لهجه و گویش بختیاری
qan-bor قندبُر، انبر قندشکن.
-
تب بُر
لهجه و گویش تهرانی
مُسکِن
-
توپی بُر
لهجه و گویش تهرانی
دزدی که با بریدن توپی قفل در را باز میکند