کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بریدن راه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بُریدن
لهجه و گویش بختیاری
boridan بریدن.
-
زِل بریدن
لهجه و گویش بختیاری
zel boridan به چیزى خیره شدن.
-
دل بریدن
لهجه و گویش تهرانی
قید چیزی را زدن
-
گوش بریدن
لهجه و گویش بختیاری
guš boridan گوش بریدن، بریدن نوک گوش خرى که به مزرعه دیگران خسارت زند، بریدن نوکِ گوشِ گوسفند براى نشان کردن، بریدن نیمى از هر دو گوش سگ براى اینکه به افراد ناشناس پارس و حمله کند.
-
امان کسی را بریدن
لهجه و گویش تهرانی
بی تاب کردن
-
پای کسی را بریدن
لهجه و گویش تهرانی
مانع رفت و آمد کسی شدن
-
جستوجو در متن
-
کِپیدن
لهجه و گویش بختیاری
kepidan از فعالیت بازماندن، بُریدن. zir-e bâr kepid>:به سبب سنگینى بار از راه بازماند> .