کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برقکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برق (رعد و برق)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: barq طاری: barq طامه ای: barq طرقی: barq کشه ای: barq نطنزی: barq
-
بَرق یا بَرِقْ
لهجه و گویش گنابادی
bargh or baregh در گویش گنابادی تکه ای فلزی یا چوبی به شکل دری کوچک است که جلوی ورودی جوی آب ، در دم باغ ها و زمینها داخل یک چهارچوب قرار میگیرد و مانع ورود و خروج آب میگردد و در هنگام نیاز به آبیاری برداشته شده و بعد دوباره در جای خود قرار میگیرد و ...
-
کار
لهجه و گویش بختیاری
kâr 1. کار؛ 2. زگیل.
-
برق پراندن
لهجه و گویش تهرانی
ترسیدن
-
فِتکِنَه کار
لهجه و گویش بختیاری
fetkena-kâr کنجکاو، کسى که قطعات وسایل گوناگون را از هم باز مىکند و اغلب نمىتواند مجددا سرهم کند؛ کسى که نسبت به هر چیز کنجکاو است و آن را بررسى مىکند.
-
اوسا کار
لهجه و گویش تهرانی
استاد کار
-
ندونم کار
لهجه و گویش تهرانی
نادان
-
کار خورَک
لهجه و گویش بختیاری
kâr-xorak آخوندک،حشرهاىباپاهاىبسیاربلندوسربزرگ.
-
کار (عسل)
لهجه و گویش بختیاری
kâr (asal) شانه عسل.
-
کار کردن
لهجه و گویش بختیاری
kâr kerdan کار کردن.
-
کِرا کار
لهجه و گویش بختیاری
kerâ-kâr روزمزد.
-
تازه کار
لهجه و گویش تهرانی
کم تجربه
-
شلوغ کار
لهجه و گویش تهرانی
نامنظم
-
کار درست
لهجه و گویش تهرانی
اساسی
-
کِرمِ کار
لهجه و گویش تهرانی
کار کشته، کار آزموده