کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برف و باران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برف اُووِدَن
لهجه و گویش بختیاری
barf owvedan برف آمدن، برف باریدن.
-
برف تَلَه
لهجه و گویش بختیاری
barf-tala برفِ در حالِ آب شدن. نیز tella .
-
برف پیری
لهجه و گویش تهرانی
سپیدی مو
-
برف خوره
لهجه و گویش تهرانی
بارندگی که باعث ذوب برفهای سطح زمین میشود.
-
مث برف
لهجه و گویش تهرانی
سفید ،تمیز
-
کِزاله برف
لهجه و گویش بختیاری
kezâla barf برف اندکى که بعضى قسمتهاى زمین را پوشانده باشد.
-
جستوجو در متن
-
چوس نم
لهجه و گویش تهرانی
برف و باران اندک، تری اندک
-
نُوْدُوْرْشٌر
لهجه و گویش گنابادی
nodouwrshour در گویش گنابادی یعنی ناودان ، راه آب پشت بام برای تخلیه آب باران و برف