کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پَل بُردن
لهجه و گویش بختیاری
pal bordan تعادل خود را در راه رفتن از دست دادن.
-
رِمال بردن
لهجه و گویش بختیاری
remâl bordan رمیدن، رم کردن.
-
سُرّ بردن
لهجه و گویش بختیاری
sorr bordan سُر خوردن، لغزیدن.
-
گرّه بردن
لهجه و گویش بختیاری
gerra bordan بند آمدن نفس کودک بر اثر گریه ممتد.
-
بو بردن
لهجه و گویش تهرانی
مطلع شدن
-
مات بردن
لهجه و گویش تهرانی
گیج شدن،خیره شدن:چرا ماتت برده!
-
هجوم بردن
لهجه و گویش تهرانی
حمله کردن
-
هِرِش ،()بردن
لهجه و گویش تهرانی
دفعه،مرحله ،فاز،مرحله را طی کردن
-
لِرک بردن
لهجه و گویش بختیاری
lerk bordan لیز خوردن pâm-e lerk bord>:پایم لیز خورد> .
-
یورِش بردن
لهجه و گویش بختیاری
yoreš bordan یورش بردن.
-
پس بردن
لهجه و گویش تهرانی
عودت دادن
-
حساب بردن
لهجه و گویش تهرانی
اطاعت از روی ترس
-
فرو بردن (غذا)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: feru hâdehi طاری: foru tây(mun) طامه ای: qurt dâɂan طرقی: föru tâymun کشه ای: foru tâymun نطنزی: qurt dâɂan
-
اِز رى بردن
لهجه و گویش بختیاری
ez ri bordan از رو بردن، روى کسى را کم کردن.
-
سر کسی را بردن
لهجه و گویش تهرانی
زیاد حرف زدن و خسته کردن کسی