کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برجستگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چُمبُله
لهجه و گویش تهرانی
زائده و برجستگی/ مچاله
-
طاقچه
لهجه و گویش تهرانی
رف،برجستگی روی دیوار،مَصطبه
-
سیب آدم
لهجه و گویش تهرانی
جوز آدم ،برجستگی روی گلو
-
قٌپْ
لهجه و گویش گنابادی
ghop در گویش گنابادی یعنی برجستگی شیء
-
بادُمَک
لهجه و گویش بختیاری
bâdomak برجستگى بخشى از زبان به اندازه بادام.
-
گُنِّلى
لهجه و گویش بختیاری
gonneli گردى، برجستگى بر روى سطح پوست یا هر جسم دیگر.
-
خاج
لهجه و گویش گنابادی
khaj در گویش گنابادی یعنی کاکل ، برجستگی موی سر
-
وَرْقُلُمْبیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
wargholombida در گویش گنابادی یعنی بیرون زده ، هویدا ، برجسته ، برجستگی
-
قوزک، قوزک پا
لهجه و گویش تهرانی
برجستگی مچ:بر قوزک پاش لعنت=نوعی نفرین
-
غوزک (پا و دست)
لهجه و گویش تهرانی
برجستگی استخوان مچ.بر()ش لعنت=نفرین خفیف
-
قُرْ
لهجه و گویش گنابادی
ghor در گویش گنابادی یعنی غوز کمر ، برامدگی ، برجستگی ، گوژپشت
-
گُدار
لهجه و گویش بختیاری
godâr 1. گدار، جاى کمعمق رودخانه؛ 2. انتهاى برجستگى کوه.
-
گِرکُم
لهجه و گویش بختیاری
gerkom 1. گره؛ 2. محل بریدگى شاخه درخت بر روى تنه؛ 3. برجستگى.
-
مُلّ
لهجه و گویش بختیاری
moll کوهان گاونر، برجستگى گوشتى شانه گاو نر که یوغ را بر آن نهند.
-
آجیده،آج، آژده (سوزن زده) ،آج(زبری سوهان)، عاج (لاستیک)،آجیه(بخیه)
لهجه و گویش تهرانی
پنبهدوزی، بخیه درشت،تخت کفش و گیوه دارای گلچه سوزن دوزی شده با نخ تابیده ،برجستگی،گُل،دندانه