کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بربری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سرتخت(بربری ها)
لهجه و گویش تهرانی
محل تخت(نام محله ای در تهران)
-
جستوجو در متن
-
گِرده
لهجه و گویش بختیاری
gerda نان گندمى شبیه بربرى.
-
نون،نان(گونه ها)
لهجه و گویش تهرانی
بربری، تافتون، سنگک، مشهدی، لواش، پنجه کش،کماج،ساج،روغنی، قندی،شیری، زنجبیلی، پادرازی، خشکه، دو تنوره، شیرمال، توتک، فطیر (بدون خمیرمایه)، یوخه،برنجی،خرمایی
-
نون
لهجه و گویش بختیاری
nun نان. nun-e- ofâq:نان اُفاق (نوعى نان گرد و نازک که با شیر تهیه مىشود). nun-e- tonoka:نان تُنُکه (نوعى نان لواش گرد و نازک). nun-e- tâs xošk:نانِ تاس خشک (نوعى نان خشک و بدون شکر به ضخامت نان قندى). nun-e- towvai:نان تابهاى (نوعى نان که در صحرا ...