کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بذر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تخم (بذر)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tom طاری: töm(a) طامه ای: tüm طرقی: töm / bazr کشه ای: tim نطنزی: tum
-
جستوجو در متن
-
شادونه
لهجه و گویش تهرانی
شاهدانه،بذر بنگ
-
تُخم اِنّاختن
لهجه و گویش بختیاری
toxm ennâxtan 1. بذر افشاندن؛ 2. تولیدمثل کردن.
-
باهاره
لهجه و گویش بختیاری
bâhâra کاشت بهاره، کشتزارى که بذر آن را دربهار بپاشند.
-
تُخم
لهجه و گویش بختیاری
toxm 1. بذر؛ 2. تخم پرندگان؛ 3. بیضه مرد و جانور نر.