کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بده سنج پارشال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بَد بَده
لهجه و گویش بختیاری
bad bada 1. بلدرچین؛ 2. نام پرندهاى به اندازه گنجشک که زیر شکمش زرد رنگ است. (این پرنده هنگام خواندن، در آغاز دو تاسه بار مىگوید «بدبده» و سپس اصوات دیگرى به آن مىافزاید. در فرهنگ عامیانه چنین رایج است که این پرنده مىگوید:"bad bada bad bada ez mo bad...
-
بَد بَده
لهجه و گویش تهرانی
بلدرچین
-
بَد بِده
لهجه و گویش تهرانی
بد حساب
-
بده بستون
لهجه و گویش تهرانی
داد و ستد
-
حق بِده
لهجه و گویش تهرانی
قمار باز حقیقت گو
-
بده بستون کار
لهجه و گویش تهرانی
حسابگر،کاسب مسلک
-
یک لیوان آب به من بده.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: itâ livân ow men de. طاری: yeg livân ow mun te. طامه ای: i livân ow be mun de. طرقی: itâ livân ow mo te. کشه ای: itâ livân ow hâte. نطنزی: itâ livân ow be mon de.