کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدرفتاری کردن نسبت به پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شیرَک آویدن
لهجه و گویش بختیاری
širak âvidan شیر شدن، جسور شدن، نسبت به دیگرى احساس برترى کردن.
-
همبند شدن
لهجه و گویش تهرانی
نسبت خانوادگی پیدا کردن
-
وَخُ
لهجه و گویش گنابادی
wakho در گویش گنابادی یعنی به خودش ، نسبت به خودش
-
جاری
لهجه و گویش تهرانی
زن برادر شوهر، نسبت زن چند برادر به یکدیگر ،
-
زُمَّسَّه
لهجه و گویش بختیاری
zommassa زبان بسته، حیوونى، طفلک (لفظی دلسوزانه نسبت به جانوران و اطفال).
-
بیلدار خَوَرکِردن
لهجه و گویش بختیاری
bildâr xavar kerdan خبرکردنبیلدار(شبهنگامکههمهکشاورزاناز صحرا به روستا آمدهاند، جارچى باصداى بلند به آنها خبر مىدهد که هریکبه نسبت مِلک خود، روز بعد کارگرانى رابراى لایروبى جوى روستا بفرستند.
-
هِن(و)هِن، به()افتادن/کردن/زدن
لهجه و گویش تهرانی
به نفس افتادن.
-
از سر وا کردن
لهجه و گویش تهرانی
دست به سر کردن،جواب کردن
-
بند کردن
لهجه و گویش تهرانی
پیله کردن، به کسی بند کردن
-
عاصی ،()شدن/کردن
لهجه و گویش تهرانی
خشمگین،به تنگ آمدن/بیچاره کردن
-
کله کردن
لهجه و گویش تهرانی
دست به سر کردن
-
آلار،آلا
لهجه و گویش تهرانی
شیطنت و خرابکاری ،شر به پا کردن/هوشیار کردن.:آلار ساختن،()درست کردن،()به پا کردن.آلا دادن=هشدار دادن
-
کُدُفک
لهجه و گویش گنابادی
kodofk در گویش گنابادی یعنی بزرگ ، بیش از اندازه معمول و متعادل ، خارج از عرف چیزی مثلا کله کدفک یعنی کسی که سرش خیلی نسبت به جثه اش بزرگ است.
-
جاری
لهجه و گویش گنابادی
jari در گویش گنابادی یعنی زن برادر شوهر ، هر یک از زن برادرها نسبت به زن برادر دیگر جاری دیگری محسوب میگردد ، روان ، در حرکت ، متغییر
-
فِتکِنَه کار
لهجه و گویش بختیاری
fetkena-kâr کنجکاو، کسى که قطعات وسایل گوناگون را از هم باز مىکند و اغلب نمىتواند مجددا سرهم کند؛ کسى که نسبت به هر چیز کنجکاو است و آن را بررسى مىکند.