کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باور
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bâvar طاری: bâvar طامه ای: bâver طرقی: bâvar کشه ای: bâvar نطنزی: bâver
-
واژههای مشابه
-
باور کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bâvar bekeri طاری: bâvar kard(mun) طامه ای: bâver kardan طرقی: bâvar kardmun کشه ای: bâvar kardmun نطنزی: bâver kardan
-
جستوجو در متن
-
بَوَرْ
لهجه و گویش گنابادی
bawar در گویش گنابادی یعنی باور کردن ، باور ، اعتماد ، قبول ، پذیرفتن
-
آقِله ما
لهجه و گویش بختیاری
âqela mâ هاله دور ماه (به باور مردم هنگامى که ماه هاله دارد باران خواهد بارید).
-
روا سیا
لهجه و گویش بختیاری
ruâ siâ روباه سیاه (در باور مردم، کُرک بدنروباه سیاه به هنگام خطر عرق مىکند.در این باره ضربالمثلى نیز هست:mess-e ruâ kolkes araq kerd:مانند روباه کُرکش عرق کرد، یعنى متوجه خطر شد وخود را نجات داد).
-
ما گرفتهاى
لهجه و گویش بختیاری
mâ gereftai 1. ماه گرفتگى؛ 2. لکههاى درشت قهوهاى یا بنفش روى پوست (به باور مردم لرستان اگر زن آبستن هنگام خسوف انگشتان خود را بر شکم نهد و فشار دهد، اثر انگشت به هر جاى پوست کودک برسد دچار ماهگرفتگى مىشود).
-
مردْ اِزما
لهجه و گویش بختیاری
mard-ezmâ 1. مردآزما؛ 2. نام موجودى افسانهاى در باور مردم لرستان. به هر شکل که مىخواهد درمىآید و مردم سادهلوح را گول مىزند و به صحرا مىبرد و زبانش را کف پاهاى آنان مىکشد و خونشان را مىخورد.
-
میلیچ سِیِّدى
لهجه و گویش بختیاری
milič seyyedi چلچله (پرندهاى که در سقف خانهها لانه مىسازد و کسى به او آزار نمىرساند. به باور مردم خوشیُمن است چون در یکىاز جنگها بر سر دشمنان پیامبر (ص) ریگ انداخته است، داراى دُم دوشاخه و سینه سفید است).
-
کاس پشت
لهجه و گویش بختیاری
kâspošt لاکپشت، سنگپشت (به باور مردم لرستان، لاکپشت، زنى بوده که هنگام پختن نان فرزند کوچکش ادرار کرده، چون دسترسى به چیزى نداشته او را با خمیر نان تمیز کرده و در دم به لاکپشت تبدیل شده است و سفره نان او به لاک و چانههاى خمیر هم به لکههاى روى لاک تبد...
-
تَقِز
لهجه و گویش گنابادی
taghez در گویش گنابادی یعنی زنجره/ جیرجیرک وحشی گونه ای از حشره دارای دوچشم که با فاصله از هم بر روی سر قرار دارد و دو بال شفاف با رگه های. زیاد بیشترین مدت عمر به صورت لارو در زیر خاک و لابه لای پوسته درختان سپری می شود که بعضا تا 17 سال نیز در بعضی...