کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بار فکندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بار (دفعه)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: dahva طاری: dahva / passâ طامه ای: bâr / passâ طرقی: dahva / pas(s)â کشه ای: bâr / pasâ نطنزی: bâr
-
بار اَردى
لهجه و گویش بختیاری
bâr-ardi به آسیاب بردن گندم براى تهیه آرد.
-
تا بار
لهجه و گویش بختیاری
tâ-bâr نصفِ بار (حبوبات و غلات و هر چیز دیگر)، نیمه بار.
-
بار افتاده
لهجه و گویش تهرانی
آدم شریفی که دچار افلاس شده باشد
-
بارِ الاغی
لهجه و گویش تهرانی
یک خروار
-
بار آوردن
لهجه و گویش تهرانی
تربیت کردن
-
بار خانه
لهجه و گویش تهرانی
باراندار:بار به بارخانه گرانتر است!
-
بار زدن
لهجه و گویش تهرانی
بالا گذاشتن،آماده کردن مخدر
-
بارِ قند
لهجه و گویش تهرانی
جنس بنجل
-
بار کردن
لهجه و گویش تهرانی
پختن دیزی: دیزی کسی را بار کردن
-
دانه بار
لهجه و گویش تهرانی
حبوبات و برنج.
-
کُلْفَت بار
لهجه و گویش بختیاری
kolfat-bâr عیالوار، پر اولاد.
-
ترهبار
لهجه و گویش تهرانی
سبزیجات،زنان زیبا
-
بار و بندیل، بار و بند
لهجه و گویش تهرانی
اسباب ، توشه
-
به بار نِشِسَّن
لهجه و گویش بختیاری
be bâr nešessan محصول دادن، بار دادن.