کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بارِ فلهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بار
لهجه و گویش بختیاری
bâr 1. بار؛ 2. میوه درخت.
-
بار
لهجه و گویش تهرانی
جِرم روی زبان
-
بار
لهجه و گویش تهرانی
مواد بستنی: بار سفت کردن= بستنی درست کردن
-
بار
لهجه و گویش تهرانی
حمل ،بچه
-
بار
لهجه و گویش تهرانی
جنس دزدی
-
بار
لهجه و گویش تهرانی
یک دست (کله و پاچه و دل و جگر و قلوه و جگر سفید)
-
بار اَردى
لهجه و گویش بختیاری
bâr-ardi به آسیاب بردن گندم براى تهیه آرد.
-
تا بار
لهجه و گویش بختیاری
tâ-bâr نصفِ بار (حبوبات و غلات و هر چیز دیگر)، نیمه بار.
-
بار افتاده
لهجه و گویش تهرانی
آدم شریفی که دچار افلاس شده باشد
-
بارِ الاغی
لهجه و گویش تهرانی
یک خروار
-
بار آوردن
لهجه و گویش تهرانی
تربیت کردن
-
بار خانه
لهجه و گویش تهرانی
باراندار:بار به بارخانه گرانتر است!
-
بار زدن
لهجه و گویش تهرانی
بالا گذاشتن،آماده کردن مخدر
-
بارِ قند
لهجه و گویش تهرانی
جنس بنجل
-
بار کردن
لهجه و گویش تهرانی
پختن دیزی: دیزی کسی را بار کردن