کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادموجسوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سُوار سُوار یا پیادَه سُوآر
لهجه و گویش بختیاری
suâr suâr yâ piâda suâr نام نوعى بازى.
-
سوار شدن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: savâr (hâ)čini طاری: sevâr vâboy(mun) طامه ای: savâr boboɂan طرقی: sövâr vâboymun کشه ای: sovâr vâboymun نطنزی: savâr baboyan
-
سُوار آویدن
لهجه و گویش بختیاری
suâr âvidan سَوار شدن.
-
موروز سوار
لهجه و گویش بختیاری
muruz suâr مورچهسوار (نام مورچهاى بزرگ و سیاهرنگ که شکم خود را بالا مىگیرد و سریع حرکت مىکند).
-
دوپشته سُوآر آویدَن
لهجه و گویش بختیاری
do pošta suâr ǎvidan سوار شدن دو نفر بر پشت الاغ یا اسب.
-
دو تَرکَه سُوآر آویدَن
لهجه و گویش بختیاری
do tarka suâr âvidan دو نفرى بر پشت اسب سوار شدن.
-
بامبول سوار کردن
لهجه و گویش تهرانی
حقه زدن
-
کلک سوار کردن
لهجه و گویش تهرانی
حقه زدن
-
حقه باز،حقه بازی،حقه سوار کردن
لهجه و گویش تهرانی
کلک زن/کلک زدن