کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادمجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ترشی بادمجان
لهجه و گویش تهرانی
ترشی بادمجان پخته
-
بادمجان دور قاب چین
لهجه و گویش تهرانی
چاپلوس،متملق
-
دلمهای،فلفل()،بادمجان()
لهجه و گویش تهرانی
نوع بزرگ و توخالی و شکمدارصیفی ها
-
مسما(بادمجان/کدو)
لهجه و گویش تهرانی
سرخ کرده
-
جستوجو در متن
-
بورانی
لهجه و گویش تهرانی
غذایی از بادمجان و ماست
-
لیته
لهجه و گویش تهرانی
ترشی بادمجان پخته
-
یتیمچه
لهجه و گویش تهرانی
غذای بادمجان و گوشت و گوجه فرنگی وپیاز
-
جَلیْز
لهجه و گویش گنابادی
jaliz در گویش گنابادی یعنی کشتزار خربزه و هندوانه و بادمجان ، پالیز
-
دُلمه
لهجه و گویش تهرانی
داخل بادمجان یا فلفل یا گوجه فرنگی را برنج و گوشت ریخته و میپزند
-
تاس کباب
لهجه و گویش تهرانی
خوراک بادمجان و گوجه فرنگی و گوشت و سیب زمینی و ادویه
-
بازِنْجُو
لهجه و گویش گنابادی
bazenjow در گویش گنابادی یعنی بادمجان ، همراه با زن عزیز ، همراه با عشق خود بودن ، همراهی با همسر بصورت خبری این کلمه در این معنی به کار میرود، زنجان