کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بابیل کندن (منهدم کردن) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پُکوندن
لهجه و گویش تهرانی
منهدم کردن
-
ریت کِردن
لهجه و گویش بختیاری
rit kerdan 1. خالى کردن خانه؛ 2. کندن پر پرنده؛ 3. کندن برگ درخت.
-
کُلْکِ ریت کردن
لهجه و گویش بختیاری
kolk-e rit kerdan پر کندن، کندن موهاى یکدیگر در حین دعوا.
-
کلک چیزی را کندن
لهجه و گویش تهرانی
تمام کردن
-
کندن پول
لهجه و گویش تهرانی
تلکه کردن
-
کَندن
لهجه و گویش تهرانی
حفر نمودن، چاله ایجاد کردن
-
بُلاْغ
لهجه و گویش گنابادی
bolagh در گویش گنابادی یعنی کندن ، جر دادن ، پاره کردن ، گشاد کردن
-
اوروت کردن
لهجه و گویش تهرانی
آب روت .پر کندن مرغ و غیره در آب جوش .
-
مغز کردن
لهجه و گویش تهرانی
پوست کندن گردو و مانند آن
-
وجین، وجین کردن
لهجه و گویش تهرانی
علفهای هرز را کندن.
-
قال چیزی را کندن
لهجه و گویش تهرانی
تمام کردن و از بین بردن چیزی
-
لُکُّپُلُکْ
لهجه و گویش گنابادی
lokkopolouk در گویش گنابادی یعنی تکه پاره ، قطعه قطعه کردن ، تخریب ، از بین بردن ، منهدم کردن چیزی از روی قصد ، به قطعات کوچک تبدیل کردن
-
وَپَلیدَن
لهجه و گویش گنابادی
wapalidan در گویش گنابادی یعنی جستجو کردن ، گوگل کردن ، گشتن ، کندن زمین یا سوارخ ایجاد کردن
-
گِلمَه کن
لهجه و گویش بختیاری
gelma-kan از جسمى تکهاى را به زور کندن یا جدا کردن (مانند تکهاى از لباس را به زور کندن یا کنده شدن تکهاى از گوشت بدن جانورى بر اثر حمله گرگ).
-
کرکره کردن
لهجه و گویش تهرانی
پوست غلات را بو دادن و کوبیدن و سائیدن بین دو سطح ناصاف کندن