کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایستادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایستادن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: veɂišti طاری: višdây(mun) طامه ای: veštâɂan طرقی: vâšdâymun کشه ای: vâštâymun نطنزی: vâɂištâɂan
-
جستوجو در متن
-
واایستادن
لهجه و گویش تهرانی
از حرکت ایستادن،ایستادن
-
نگرداشتن
لهجه و گویش تهرانی
ایستادن
-
وایسادن
لهجه و گویش بختیاری
vâysâdan ایستادن.
-
وِیسادن
لهجه و گویش بختیاری
(ز)veysâdan ایستادن.
-
پاشدن
لهجه و گویش تهرانی
ایستادن،بیدار شدن
-
واسادن،واستادن
لهجه و گویش تهرانی
ایستادن، ماندن، در یکجا بودن
-
پاکَنه
لهجه و گویش تهرانی
گودال ایستادن تونتاب
-
صف دشتبان
لهجه و گویش تهرانی
صف شانه به شانه،کنار هم ایستادن
-
شاو
لهجه و گویش تهرانی
جهت ایستادن چارپایان گفته می شود.
-
کُپ کردن
لهجه و گویش تهرانی
توقف ،خوابیدن ،ایستادن ،کمین
-
آینه
لهجه و گویش تهرانی
ایستاده، قائم،ایستادن روی باریکه (سکه و ..)
-
کِز کِردن
لهجه و گویش بختیاری
kez kerdan کز کردن، غمگین به کنارى نشستن یا ایستادن.
-
چُش
لهجه و گویش تهرانی
نهیب ستور، کلمه ایستادن ستور.