کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهل حل و عقد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اهل بخیه
لهجه و گویش تهرانی
متمایل به کار غیر قانونی
-
اهل دعوا
لهجه و گویش تهرانی
دعوایی
-
اهل نَم
لهجه و گویش تهرانی
منحرف جنسی
-
جستوجو در متن
-
خونچه،()عقد
لهجه و گویش تهرانی
طبق غذا و...
-
عقد و عروسی
لهجه و گویش تهرانی
مراسم ازدواج
-
اتاق عقد
لهجه و گویش تهرانی
در شبستان رو به قبله آیینه ،جانماز ترمه یا مخمل ، یک شاخه نبات،و شیرینی گذاشته ـ هنگام عقد اسپند و کندردود میکردند.
-
آینه و شمعدان
لهجه و گویش تهرانی
از وسایل خوانچه عقد
-
بیْچَرَ
لهجه و گویش گنابادی
bichara در گویش گنابادی یعنی فقیر ، ندار ، بدبخت و بیچاره ، بدون راه حل و چاره ، غیر ممکن
-
نومْزَدْ
لهجه و گویش گنابادی
nwmzad در گویش گنابادی یعنی نامزد ، مرحله قبل از عقد زن و مرد که برای آشنایی با صیغه محرمیت همراه است.
-
خُومْبُوک
لهجه و گویش گنابادی
khombouk در گویش گنابادی یعنی خنگ ، نادان ، همیشه خواب آلود و همیشه بی توجه به زندگی ، همیشه در حل خواب
-
نیمَهاى
لهجه و گویش بختیاری
nimai سپردن دام به کسى براى پرورش دادن (تعدادى گوسفند یا گاو را پس از قیمتگذارى و عقد قرارداد براى مدتى معیّن به شخصى مىسپارند و پس از این زمان مجددا آنها را و آنچه تولیدمثل کردهاند ارزیابى کنند و بهاى اولیه را کسر کنند و باقیمانده را بهطور مساوى تقس...