کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ام سالم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
از دو سال پیش (/ پیرارسال) تا به حال، او را ندیدهام (/ دو سال است که او را ندیده ام).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: az do sâl piš tâ hat nun-em nediya. طاری: do sal piš tâ hatun, e-m nediya. طامه ای: do sal piš tâ hâlâ, nuhun-om nadiye. طرقی: perâr tâ hatu, e-m nediya. کشه ای: do sâl-a go e-m nediya. نطنزی: do sâl piš tâ hat non-om nediya.
-
جستوجو در متن
-
روبراه
لهجه و گویش تهرانی
آماده، سالم،نیکو شدن،سالم و سر حال
-
سرِپا
لهجه و گویش تهرانی
سالم،ایستاده
-
دست نخورده
لهجه و گویش تهرانی
سالم
-
دست پاک
لهجه و گویش تهرانی
آدم پاک و سالم
-
چاق
لهجه و گویش بختیاری
čâq 1. چاق، فربه؛ 2. سالم؛ 3. آماده کار.
-
قِسِر
لهجه و گویش تهرانی
بی مجازات،سالم در رفتن از حادثه،چارپای نازا
-
قِسِر در رفتن
لهجه و گویش تهرانی
سالم در رفتن از حادثه