کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ام زیاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
از دو سال پیش (/ پیرارسال) تا به حال، او را ندیدهام (/ دو سال است که او را ندیده ام).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: az do sâl piš tâ hat nun-em nediya. طاری: do sal piš tâ hatun, e-m nediya. طامه ای: do sal piš tâ hâlâ, nuhun-om nadiye. طرقی: perâr tâ hatu, e-m nediya. کشه ای: do sâl-a go e-m nediya. نطنزی: do sâl piš tâ hat non-om nediya.
-
جستوجو در متن
-
زَت زیاد
لهجه و گویش تهرانی
عزت زیاد،خدا حافظ
-
خِیْلِ
لهجه و گویش گنابادی
kheyle در گویش گنابادی یعنی تعداد زیاد ، جمعیت ، گروه ، دسته ، تعداد زیاد
-
پُرْجُوْش
لهجه و گویش گنابادی
porjowsh در گویش گنابادی یعنی زیاد تر از زمان لازم برای پخت پخته شده ، غم و اندوه زیاد ، عصبی ، جوش های زیاد در صورت
-
مث بارون
لهجه و گویش تهرانی
زیاد
-
مث ریگ
لهجه و گویش تهرانی
زیاد
-
عَزّت زیاد
لهجه و گویش تهرانی
خداحافظ
-
فَت،() فراوان
لهجه و گویش تهرانی
زیاد .
-
از پاشنه درآوردن(در)
لهجه و گویش تهرانی
مراجعه زیاد
-
این همه
لهجه و گویش تهرانی
مقدار زیاد
-
بدکچل
لهجه و گویش تهرانی
دارای کچلی زیاد
-
برفگیر
لهجه و گویش تهرانی
محلی که برف زیاد میبارد
-
بُروبُر، گُروگُر،
لهجه و گویش تهرانی
خیلی زیاد، گروه گروه
-
سر به جهنم زدن
لهجه و گویش تهرانی
زیاد بودن